وانشات من‌و‌تو تا ابد | me and you forever #12

part 12

Jk:
[وارد سالن شدم، تاریک بود و نورهای ال دی صورتی و بنفش خودشون رو نشون میدادن روی هر صندلی یه مافیا بود و چندتا دختر هر.زه اطرافش رسیدم به وانگ بزرگترین مافیا و حریفم]

وانگ : جیکی میبینم تنها اومدی ا.ت کجاست
جیکی : واقعا فک کردی با ا.ت میام
وانگ : خب فرمایش؟
جیکی : چرا نمیخوایی بفهمی اون تورو نمیخواد و باید دست از سرش برداری
وانگ : اما اون که با زبون خودش اینو نگفته
جیکی : نیازی هم نیست اون بگه، فقط تو کوری نمیبینی
وانگ : هی مراقب حرفات باش
جیکی : نمیخوام باشم هیچ گوهی نمیخوری

#من‌وتوتاابد
#فایتینگ
#رمان_جونگکوک
دیدگاه ها (۰)

وانشات من‌و‌تو تا ابد | me and you forever #13

وانشات من‌و‌تو تا ابد | me and you forever #14

وانشات من‌و‌تو تا ابد | me and you forever #11

وانشات من‌و‌تو تا ابد | me and you forever #10

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط